برای پسرم مهراد

برای تو مینویسم ...

خوردنی

وای عزیز دل مامانی،  موقعی که بهم احتیاج داری اینقدر قششششنگ صدام میزنی و با التماس تو چشمام نگاه میکنی و میگی ماما که میخوام بخووووورررررمت عززززیییییززززز دلم 😙😙😙😙❤❤❤❤❤❤ ولی موقع هایی که کاری نداری و برا خودت بازی میکنی، میگی بابا بابا 😅😅😅😅😅 خیلی با نمکی مامانی قربونت برم عزیزم ❤❤❤❤❤❤
24 مهر 1395

نشستن

وااااااای قربونت برم مامانت عزیز دلم.مامان جون جدیدا یادگرفتی که بشینی وای اینقدر خوشگل میشینی و دوتا دستاتو میذاری رو زانوهات آدم میخواد گازت بزنه 😋😋😋😋😋😋جووووووووون دل مامانی عاشقتم عزیزم      ...
20 مهر 1395

حرف زدن

مهراد مامانی دیروز واسه خودت کلی تمرین میکردی که بتونی مامان و بابا بگی.  یهویی گفتی بوبو وای کلی ذوق کردم خیلی قشنگ گفتی.  امروز صبحم از خواب که بیدار شدی تند تند برا خودت میگفتی بوبو، خیلی خوشت اومده بود و خوشحال بودی که تونستی یه کلمه بگی عزیز دل و جونم.  مام هم میگی ولی نمیتونی بگی مامان،  فکر کنم مامان گفتن برات سخت تر از بابا گفتنه نفس مامانی.  حدودا 10 روز مونده به اینکه 7 ماهت تموم بشه 😙😙😙😙😙💕💕💕💕💕💕💕 ...
4 مهر 1395
1